شهید امر به معروف - مهندس فرخ رضا فقیهی فر
روز میلاد مسعود منجی عالم بشریت حضرت ولی عصر ارواحنالهالفداء بود. جشن بزرگی به همین مناسبت با حضور گسترده اقشار مختلف شهر در سالن ورزشی آزادی بجنورد برگزار شده بود بعنوان مجری مراسم، برنامه ها را آغاز كردم پس از تلاوت آیاتی چند از كلام الله مجید، چند تن از مداحان اهل بیت (ع) به مدیحه سرایی پرداختند ، با توجه به اینكه رضا نیز از جمله مداحانی بود كه باید از صدای زیبایش در این جشن بزرگ استفاده می شد و در آمدنش تاخیرایجاد شده بود ، همچنان منتظر و چشم به راهش بودم ، از برو بچه ها سراغ رضا را گرفتم ، ولی رضا درمحل حضور نداشت ، یكی از برادران بسیجی را با وسیله نقلیه ای برای آوردن ایشان به محل سكونتش فرستادم . بعد از دقایقی با لبخند همیشگی اش از درب سالن ورزشی واردشد. نگرانیم بر طرف شد ، وجودم سرشار از شوق و شادی گشت ، چرا كه حضور و مدیحه سرایی رضا بدون شك در هر مجلسی حاضرین را منقلب و حال و هوایی دیگر در محفل ایجاد می كرد. از رضا دعوت كردم تا برای خواندن مولودی به جایگاه بیاید ، رضا با خونسردی و متانت خاصی پشت تریبون قرار گرفت. من كه با میكروفون بی سیم روبروی او كه برروی جایگاه بود با فاصله زیادی ایستاده بودم سئوال كردم:آقا رضا شما به عنوان مداح اهل بیت (ع) قبل از شروع مولودی بفرمائیدكه اگر یك زمانی توفیق زیارت مولایت امام زمان (عج) را یافتی اولین سخن و خواسته تو از مولایت چیست ؟ سرش را به نشانه خضوع پائین انداخت ، انگار در محضر مولایش ایستاده است ، سخنانش را به آرامی با نام و یاد خداوند متعال شروع كرد و گفت: سئوال سختی است من كه چنین لیاقتی ندارم ، اما اگرزمانی مولایم امام زمان(عج) را زیارت كنم از او می خواهم كه توفیق شهادت در ركابش را نصیب من گرداند.
یكی از دوستان تعریف میكند: چند روز قبل از شهادت ایشان یكی از دوستان به منزل دانشجویی كه در آن به اتفاق شهید فقیهی فر ساكن بودیم تلفن زد. اتفاقاً این عزیز گوشی را برداشت ، دوست دیگر كه اهل ذوق و مداح اهل بیت (ع) بود ، پس از سلام بیتی شعر در فراق امام زمان (عج) قرائت كرد. ما كه از ماجرا بی خبر بودیم ناگهان دیدیم بدون صحبت خاصی اشك از دیدگان این شهید بزرگوار سرازیر شد ، بعدها فهمیدیم كه قضیه از چه قرار بوده است. صفا ، صداقت و عدالتخواهی این عزیز باعث شده بود كه همیشه تعدادی از بچه های بسیجی همچون پروانه گرد شمع وجود او بگردند. ایشان چند روز پس از قضیه مذكور به زیارت حضرت معصومه (س) و مسجد مقدس جمكران كه ارادتی خاص بدان محل داشت رفت ، حالات عجیبی را از این شهید در طی این سفر نقل كرده اند.
|
|
15
2 شهریور 1388 ساعت 09:26 |
|
این شهید بزرگوار اهل و ساكن مشهد مقدس بود.كودكی خویش را در دامان خانواده ای مذهبی و در جوار حرم پاك رضوی طی كرده بود و با معنویات اهل بیت (ع) رشد یافته بود. این بزرگوار دارای روح بسیار لطیف و تاثیر گذاری در بین دوستان بود. ما در اینجا صرفاً به اندكی از فعالیتهای این شهید و نحوه شهادت ایشان اشاره می كنیم . این عزیز در سال 1376 در رشته مهندسی برق دانشگاه آزاد اسلامی واحد بجنورد پذیرفته شد و از همان بدو ورود به دانشگاه ، شخصیت جذاب وی مسئولین دانشگاه و بسیج دانشجویی را به خود متمایل كرد. گذشته از صفای باطنی ، اخلاق حسنه و شوخ طبعیهای این عزیز دو خصلت بارز در شخصیت وی نمود داشت. اول اینكه ایشان مداح اهل بیت (ع) بود. مداحیهای وی همیشه در خاطره ها باقی خواهد ماند ، هنوز فیلمهای مداحی و نوارهای كاست این شهید كه بصورت مجموعه ای آماده شده است در بین دوستان در حال چرخش است. ایشان هیئت دانشجویی سید الشهدا (ع) را در دانشگاه بجنورد پایه گذاری نمود و هر هفته جلسه زیارت عاشورا با مداحی وی سیل دانشجویان مشتاق را جذب می كرد. همچنین چندین جشن میلاد معصومین (ع) در دانشگاه و سطح شهر بجنورد توسط ایشان برگزار گردید كه جمعیتهای چند هزار نفری را به سوی خود جلب میكرد. دومین ویژگی این شهید تبحر خاص ایشان در زمینه آگاهی از مسائل سیاسی و اعتقادی بود تا جایی كه بارها و بارها نیروهای معاند را به پای مناظره كشانده و با استدلال و منطق خاص خود ایشان را مجاب میكرد. این امر باعث شد تا از سوی بسیج دانشجویی بجنورد به دوره پنجم طرح ولایت ، جهت كسب آگاهی و معرفت بیشتر اعزام شود. این ذوق و قریحه باعث شد تا در همان سال مسئولیت بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی بجنورد به ایشان واگذار شود. از ویژگیهای دیگر این شهید بزرگوار ، معنویت و ارتباط قلبی ایشان با امام زمان(عج) بود. |
دومین ویژگی این شهید تبحر خاص ایشان در زمینه آگاهی از مسائل سیاسی و اعتقادی بود تا جایی كه بارها و بارها نیروهای معاند را به پای مناظره كشانده و با استدلال و منطق خاص خود ایشان را مجاب میكرد. این امر باعث شد تا از سوی بسیج دانشجویی بجنورد به دوره پنجم طرح ولایت ، جهت كسب آگاهی و معرفت بیشتر اعزام شود. این ذوق و قریحه باعث شد تا در همان سال مسئولیت بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی بجنورد به ایشان واگذار شود. از ویژگیهای دیگر این شهید بزرگوار ، معنویت و ارتباط قلبی ایشان با امام زمان(عج) بود.
نحوه شهادت شهید فرخ رضا :
ين بزرگوار ، امر به معروف و نهي از منكر را واجب شرعي مي شمرد ، پس از طي دوره هاي مختلف آموزش ، بعنوان ضابط قضايي از سوي مركز اجرايي امر به معروف و نهي از منكرشهرستان بجنورد به ماموريتهاي ويژه اعزام مي شد. روز 22 آبان سال 1380 ايشان پس از مدتها كه به ديدار خانواده در مشهد مقدس نرفته بود عازم ديدار خانواده بود كه خبر رسيد تعدادي از اعضاي مركزي ستاد امر به معروف از جمله ايشان جهت امر مهمي سريعاً به اين مركز مراجعه كنند. ايشان نيز كه به وظيفه خويش بيش از هر چيز ديگر مي انديشيد ديدار خانواده را به تعويق انداخت.
برنامه اينگونه بود كه در يكي از روستاهاي اطراف شهر ، باندي فاسد مركزي داير كرده بودند كه به انواع مفاسد ميپرداختند . طبق دستور مرجع قضايي مي بايستي اعضاي ستاد به صورت سريع وارد عمل ميشدند. اين كار با همان سرعت پيش بيني شده انجام شد و بحمداله اين ماموريت با موفقيت صد در صد انجام گرفت . منزل پس از محاصره در مدت كوتاهي پاكسازي شد و كليه اعضاي باند اعم از زن و مرد دستگير شدند. در هنگام مراجعت ، كثرت متهمين موجب كمبود جا در وسايل نقليه براي تعدادي از مامورين شد ، به شهيد بزرگوار فرخ رضا فقيهي فر پيشنهاد شد كه با گروه اول متهمين به شهر بازگردد ولي با روحيه ايثاري كه در اين شهيد موج ميزد با لبخندي دوستان سپاهي و بسيجي را راهي كرد و خود به همراه يكي از برادران سپاه در كنار جاده ايستادند تا با وسيله ديگري به شهر بازگردند. اكنون شب شده بود و تاريكي بر فضاي جاده حاكم بود. ناگهان اتوبوسي از راه ميرسد و بعلت تاريكي شب و لغزندگي جاده ناشي از بارش باران به سمت اين برادر متمايل شده و در لحظه اي به سر مبارك اين عزيز اصابت ميكند ، وي مظلومانه به پشت پرتاب شده و مجدداً از پشت سر به زمين اصابت ميكند و در كمتر از لحظه اي جان به جان آفرين تسليم مي نمايد. وقتي بر سر پيكر اين عزيز حاضر شديم ، همان گونه كه مدتها آرزويش را داشت در خون خود غلطيده بود و لبخندي از رضايت بر لب داشت .
پيكر مطهر اين شهيد در خواجه ربيع مشهد مقدس در كنار مزار ديگر دوستان شهيدش به خاك سپرده شد. روحش شاد و راهش پر رهرو باد.
